از مهمترین وظایف معلم يکى از مهمترين وظايف معلم بايد بازسازى انديشهٔ شاگرد باشد. او بايد قادر باشد که در روند فعاليتها، باورها و اطلاعات گذشته و مورد قبول شاگردان را مورد سؤال قرار دهد. شاگردان بايد در جريان تعليم و تربيت شهامت لازم را کسب کنند و استعداد خود را رشد دهند تا بتوانند در برخورد با امرى تازه، در باورها و اطلاعات خود تجديد نظر کنند و آنها را دوباره بسازند تا از اين راه وجود خود را بعنوان يک فرد تربيتشده تثبيت کنند. البته اين برخورد و تضاد فقط شرط لازم است، ولى کافى نيست. ممکن است معلمان و گاهى روشنفکران جامعه اين تصور غلط را که رشد مستلزم پذيرش هر عقيدهٔ تازه يا مورد قبول عامه است، در ذهن خود بپرورانند، در حالى که معلم خوب بايد به عقايد مختلف به عنوان آنچه قابل بررسى است نگاه کند و همان گونه که افراد را محترم مىشمارد، به باورهايشان نيز احترام بگذارد، ولى هرگز نبايد عقيدهاى را تنها به اين دليل که نو است، چشم و گوش بسته بپذيرد. گاهى ممکن است شاگرد بپذيرد که عقيدهٔ معلم بر عقيدهٔ او برترى دارد، ولى از لحاظ عاطفى دچار اشکال شود. در اين صورت، اگر او تحتفشار قرار نگيرد، ممکن است بتدريج شخصيت جديدى براى خود کسب کند، اما اگر براى قبول باور تازه تحتفشار قرار گيرد، ممکن است حالت دفاعى به خود گرفته، براى اثبات عقايد خود به توجيه بپردازد يا ممکن است عقيدهٔ جديد را بدون دليل و برخلاف ميل باطنى خويش بپذيرد و در کلاس، حتى از آن حمايت کند. هرگاه باورى جدا از تفکر و شناخت تشکيل شود، و در شرايط تازه ناکافى بودنش آشکار گردد، فرد در جريان رشد شخصى دچار شکست مىشود و اين امر براى او بسيار اسفناک خواهد بود. در افراد کمرشد، چنين وضعى موجب خودکمبينى و متکى بودن به ديگران خواهد شد. ايجاد حس اعتماد نيز از عواملى است که در ايجاد شرايط تفکر بايد مورد توجه ويژهٔ معلم قرار گيرد. معلم بايد شرايط آموزشى را به گونهاى ترتيب دهد که شاگردان مطمئن شوند که اختلافنظر آنان با معلم مشکلاتى را در پى نخواهد داشت. همهٔ معلمان مىدانند که اگر احساس طرد شدن در شاگرد بوجود آيد، او از مشارکت در فعاليتها کنارهگيرى خواهد کرد و بنابراين، به هيچوجه نبايد بدون دليل و بصورت غيرمنطقى انديشههاى شاگردان را طرد کند؛ زيرا طرد غيرمنطقى نظرهاى شاگردان در واقع طرد خود آنها است. در جايى که اعتماد وجود نداشته باشد، ممکن است شاگردان شرکت در فعاليت فکرى را جدى نگيرند. نوع طرح پرسش و انتظاراتى که معلم از پاسخ به يک پرسش دارد، در فرايند پرورش تفکر بسيار مهم است. در فعاليتهاى آموزشي، معلمان غالباً بيش از حد به خود سؤال توجه مىکنند و نتايج تربيتى حاصل از آن را از نظر دور مىدارند. دقت در طرح سؤال اهميت دارد، اما وقتى هدف پرورش فکر باشد، پاسخها را بايد وسيلهاى براى نيل به اين هدف تلقى کرد. در اين صورت است که پاسخ صحيح و غلط شاگرد براى معلم ارزش يکسانى خواهد داشت؛ زيرا هر دو پاسخ او را به تفکر وادار مىکند. معلمى که در جريان تجربهٔ فکري، خود را راهنما و مشاور تلقى مىکند، نبايد بطور دلخواه پاسخى را رد کند يا بطور سطحى بپذيرد. او بايد تا آنجا که ممکن است روابط انسانى حاکم بر مدرسه را بر اساس اعتماد بنا کند. البته ايجاد چنين شرايطى براى انديشيدن کار آسانى نخواهد بود، همچنان که تشويق ديگران به ادامهٔ تفکر در موقعيتى که رغبتى براى حل مسأله وجود ندارد، آسان نيست؛ به عبارت ديگر، ايجاد شرايط مطلوب براى انديشيدن همراه با حس اعتماد، مهمتر و مشکلتر از انتقال و آموزش حقايق معين در فرايند آموزش و پرورش است.
کلمات کلیدی مرتبط: استخدام تعمیرکار خودرو , نقاش سایت در نازی آباد , مهندسی مواد و متالوژی , رشته پزشک در استان تهران , استخدام پرستار کودک , مترجم زبان استخدام در بازار امام خمینی در منطقه عالی , استخدام مهندس معدن , راننده بازار امام خمینی , استخدام مازندران , مترجم زبان در اوین درکه ,
:: برچسبها:
راننده بازار امام خمینی ,
:: بازدید از این مطلب : 269
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0